فهرست مطالب
Toggleبرخی سموم وارد خون میشوند و بافتهای بدن را تخریب میکنند و برخی دیگر، سیستم اعصاب مرکزی و کارکردهای حیاتی مانند تنفس را از کار میاندازند. گرچه آنها از دو فرآیند متفاوت باعث ایجاد علائم مسمومیت میشوند، اما یک ویژگی مشترک دارند: «در موارد شدید، با مرگ جسمانی همراهاند.» اخیرا روانشناسان هم شروع به تحقیق درباره علائم و عوامل مسمومیت و مرگ روانی کردهاند. یکی از کشندهترین سموم روانی از نظر آنها، والدین یا پدر و مادر سمی هستند. اما والدین سمی چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی دارند؟ فرزندان والدین سمی دچار چه مشکلاتی میشوند؟ و درنهایت، چگونه والدین سمی نباشیم؟
والدین سمی چیست؟
اشتباهکردن کاملا طبیعی است و همه پدر و مادرها گاهی اشتباهات کوچکوبزرگی در حق فرزندانشان انجام میدهند. البته آنها بهمحض فهم اشتباهشان، به فکر عذرخواهی و جبران میافتند؛ اما والدین سمی برای فهم اشتباهشان، دقیقا به چیزی شبیه معجزه نیاز دارند. آنها بهسختی حاضر به پذیرش اشتباهشان میشوند، چه برسد به اینکه قصد جبران داشته باشند! اکثر آنها اطلاعی از سمیبودن رفتارهایشان هم ندارند و حتی نمیدانند که والدین سمی چه والدینی هستند؟!
البته بهلحاظ علمی هم تعریف درستودرمانی از این پدر و مادرها وجود ندارد. معمولا وقتی از این اصطلاح استفاده میشود که پدر یا مادری، همزمان با القای ترس، مسئولیت بیمارگونه یا احساس گناه در کودک، قصد مجابکردن او به انجام کاری را داشته باشد. آنها با فراخوانی این احساسات ناسالم، شکل گیری شخصیت کودک را مختل میکنند و او را بهسمت مرگ روانی سوق میدهند!
والدین سمی چه کسانی هستند؟
هرچند همه والدین بهترین آرزوها را برای فرزندشان دارند و اغلب تا جایی که در محدوده توان و دانششان قرار دارد، برای خوشبختی آنها تلاش میکنند؛ اما بسیاری از والدین، خود روزی فرزندانی آسیبدیده بودهاند. این زنجیره، گاهی نسلها ادامه پیدا میکند تا اینکه اولین افراد با خودشناسی و بازنگری در رفتار و شخصیت خود، آن را قطع کنند. اگر والد هستید یا قصد دارید در آینده فرزندانی داشته باشید، حتما نگاهی به ویژگی های والدین سمی و همچنین، والدین هلیکوپتری بیندازید.
توقع موافقت بی چون و چرا
- فرزند والد سمی نمیتواند از خودش نظر، خواسته و عقیده داشته باشد.
- او موظف است در همه چیز با والد خود موافقت کند و از این شرایط خوشحال، راضی و قدردان باشد.
- والدین سمی تاب مخالفت، انتقاد و پرسشگری را ندارند. گاهی خودشیفتگی یا عدم اعتمادبهنفس و شکنندگی آنها آنقدر زیاد است که میخواهند فرزندشان آیینه تمامنما و کپی برابر اصل خودشان باشد.
- توقع دارند که فرزندشان دست از تمام علایق و اهداف خود بکشد و خواستههای خود را با چهارچوبهای ذهنی پدر یا مادر سمی تنظیم کند.
پیشنهاد میکنیم به مطلب اختلاف فکری والدین با فرزندان نیز نگاهی بیندازید، در این مطلب راجع به تفاوت نسلها صحبت کردهایم که موضوعی عادی اما مهم است.
عدم توجه به استقلال شخصی کودک
بیتوجهی به مصادیق و قوانین حریم خصوصی، فرآیند مستقل شدن کودک و آزادی فرزندان، یکی دیگر از مهمترین نشانه های والدین سمی است. این پدر و مادرها حتی تا سنین جوانی، فرزندانشان را در مورد ریزترین موضوعات مانند انتخاب لباس، تفریح، تصمیمات مهم زندگی و امور ساده تحت فشار قرار میدهند. آنها باید از تکتک دوستان، روش زندگی، اعتقادات شخصی و تمامی تصمیمات زندگی (حتی انتخاب واحد دانشگاهی فرزندشان) اطلاع داشته باشند. این مسئله گاهی منجر بهنوعی چسبندگی و وابستگی دونفره بیمارگونه در چنین خانوادههایی میشود و تقویت سلامت روان کودک را به خطر میاندازد. فرزندان یک خانواده سمی همیشه اسیر خانه و خانواده خود هستند.
مقدم بودن احساسات والد به فرزند
والدین سمی معمولا نمیتوانند بهاندازه کافی همدلی از خود نشان دهند و مشکلات و نیازهای فرزندشان را درک کنند. در واقع این افراد آنقدر درگیر نیازها، احساسات و خواستههای هیجانی خودشان هستند که جایی برای پرداختن به احساسات فرزند باقی نمیماند. اگرچه اکثر بزرگسالان، تابوتحمل خوبی در مواجهه با مشکلات دارند، اما ناتوانی در بهتاخیرانداختن نیازها، مهمترین ویژگی والدین سمی محسوب میشود. ناتوانی والدین در مواجهه با چالشها، پرورش تابآوری در کودکان را نیز با مشکل مواجه میکند.
مقایسه کودک با دیگران
والدین سمی همیشه از فرزندشان ناراضی هستند و از شیوه ناکارآمد مقایسه فرزند با دیگران استفاده میکنند. در واقع، والد سمی نمیتواند خوبیها، امتیازات و موفقیتهای فرزندش را ببیند و درک کند. او همیشه چیزی بیشتر طلب میکند و همیشه دیگران را بهعنوان رقیب خود یا فرزندش میبیند.
این مقایسههای بیپایان در خوشبینانهترین حالت منجربه مشکلاتی مانند کمال گرایی نوجوانان می شوند که آن هم با افسردگی، اضطراب و دیگر اختلالات روانی رابطهای تنگاتنگ دارد!
انتظار تحقق بخشیدن به رویای والدین
یکی دیگر از علائم والدین سمی، آرزوهای دور و درازی است که به آنها نرسیدهاند و فرزندان خود را وادار به پیگیری این آرزوها میکنند. گاهی از دور که نگاه میکنیم، چنین والدی را بهعنوان خواهان خوشبختی و موفقیت فرزندش میبینیم، اما در واقع او به دنبال ارضای نیازها و آرزوهای بربادرفته خودش از طریق فرزندانش است. آنها نقش والدین در موفقیت فرزندان را به نقش فرزندان در موفقیت والدین تبدیل کردهاند!
باج گیری عاطفی از فرزندان
پدر و مادرهای سمی با فرورفتن در نقش فرد قربانی، دائما در حال باجگیری عاطفی از فرزندان هستند:
- تهدید به طردکردن فرزند بیگناه و توسل به قهر والدین با کودکان؛
- تهدید به ترک والد دیگر؛
- تهدید به آسیبرساندن به خود؛
- خود را به بیماری یا افسردگی زدن؛
همگی از مصادیق باجگیری و کودک آزاری عاطفی هستند که با استفاده از نقاط ضعف فرزندان و فشار روحی و روانی و ایجاد حس ترحم یا خود-سرزنشی در آنها، برای رسیدن به خواستههای شخصی استفاده میشوند.
بی ارزش سازی فرزندان
والد سمی همیشه از فرزند خود ناراضی است؛ حتی زمانی که خواستهای را بهوضوح مطرح میکند و کودک آن را انجام میدهد، باز هم چیزی برای ابراز نارضایتی دارد. بهاینترتیب، فرزندی تربیت میکند که او هم نسبت به خود و اطرافیانش نارضایتی دائمی دارد. در واقع، فرزندان والدین سمی هر کاری هم بکنند، باز هم در چشم والدینشان کم هستند. اشتباهات فرزند یک والد سمی همیشه بزرگنمایی و توانمندیهایش کوچکسازی میشود و بههمیندلیل، شکل گیری اعتماد به نفس در کودک، با مشکل مواجه میشود.
پیشنهاد مطالعه: غلبه بر نشانه های عزت نفس پایین در کودکان
روش های تنبیهی ناکارآمد
پرخاشگری، خشونت، تحقیر، سرزنش و تنبیه کودک، از دیگر مولفههای برخی والدین سمی محسوب میشوند. در واقع، سبک فرزند پروری این والدین میتواند از نوع مستبدانه و پرخاشگرانه باشد. والد سمی نمیتواند هیچ نوع کمی و کاستی را تحمل کند و ظرفیت تحمل نقص، کاستی، اشتباه و ابهام را در برخورد با کودک خردسال خود ندارد.
درد و دل کردن با فرزندان
یکی از نقاط آسیبزننده در مورد والد سمی این است که درباره مشکلات زندگی متأهلی، سختیهای والدبودن، سختیهای گذشته و مشکلات زندگی با فرزندان خود درد و دل میکند. در نتیجه جای والد و فرزند جابهجا میشود و فرزندان در نقش مراقبتکننده قرار میگیرند. درد و دل کردن با فرزندی که خودش هزارویک مشکل و نیاز ارضانشده دارد، آسیب بزرگی به سلامت روان او میزند.
زیر سوال بردن احساسات فرزندان
والدین سمی تمام واقعیتها را به نفع خودشان تحریف میکنند. اگر فرزندشان اعتراض کند یا از احساسش حرف بزند، به داشتن توهم یا اشتباهکردن متهم میشود. همیشه این فرزند است که:
- اشتباه برداشت میکند؛
- حساس و زودرنج است؛
- یا احساساتش بیارزش هستند.
والد سمی معمولا در احساسات و عواطف بیثبات است و بنابراین، کودک نمیتواند پیشبینی خاصی از برخورد و واکنشهای او داشته باشد. بههمیندلیل، همیشه این کودک است که مورد واکنشهای ناگهانی و تکانشی والدین مانند داد زدن سر کودکان قرار میگیرد.
پیامدهای فرزندپروری سمی
مهمترین مشکل در رفتارهای سمی و آسیبرسان پدر و مادر این است که کودک والدین را اولین، بهترین و بزرگترین انسانها تصور میکند. دیدن اشتباهات، سوءاستفادهها و رفتارهای نادرست والدین برای کودک قابل هضم نیست و در نتیجه کودک آنچه درباره او گفته میشود را درست میپندارد:
- «اگر والدین من میگویند من ضعیف و ناتوان و بیعرضهام درست میگویند.»
- «اگر والدینم عصبی و پرخاشگر هستند و مرا تنبیه کردند، اگر در کودکی سختی کشیدهاند یا اکنون زندگی سختی دارند، به دلیل بد بودن من است».
میزان آسیبهای این کودکان بستگی به درجه رفتارهای غلط والدین، شرایط اقتصادی و فرهنگی خانواده، شرایط دیگر اعضای خانواده و وجود یا عدم وجود یک والد با رفتار سالم دارد.
مشکلات فرزندان والدین سمی
- سبک دلبستگی ناایمن در کودکان شکل میگیرد. این کودکان در عین نیاز به ارتباط با دیگران، از ایجاد روابط پایدار، سالم و صمیمانه ناتوان هستند.
- اعتماد به نفس و عزت نفس کافی ندارند و خود را لایق خوشبختی و موفقیت نمیدانند.
- همیشه نگران واکنش دیگران هستند و میخواهند بقیه را از خودشان راضی نگه دارند.
- اغلب قدرت نه گفتن چندانی ندارند و از مشکلاتی مانند کمرویی و کم حرفی کودکان رنج میبرند.
- درصورت وجود نشانه های مادر سمی، احتمال وابستگی کودک به مادر وجود دارد. آنها همچنین به دلیل نداشتن تجربه روابط سالم والد/فرزندی، احتمالا در سایر روابط خود نیز در دام افراد سمی میافتند.
- در نهایت، ممکن است خود این کودکان به دلیل همسانسازی با والدین یا تقلید از آنها، در آینده به افرادی آسیبرسان یا سوءاستفادهگر در روابط تبدیل و به اختلالات رفتاری تخریبی مبتلا شوند.
چگونه والدین سمی نباشیم؟
اگر حتی یک مورد از نشانههایی که ذکر شد را در رفتارهای خودتان مشاهده کردید یا متوجه مشکلات روحی و روانی در فرزندتان شدید، بد نیست بهجای پرداختن مداوم به بهبود حال فرزندتان، به دنبال شناخت مشکلات رفتاری خودتان باشید.
- اولین قدم در جهت اصلاح این شرایط این است که تکتک رفتارهای آسیبزای خود را متوقف کنید.
- گام بعدی قدم گذاشتن در مسیر خودشناسی است که میتوان از طریق مطالعه کتابهای مختلف آن را آغاز کرد.
اما از آنجایی که بسیاری از واکنشها، رفتارها، احساسات و هیجانات ما ناخودآگاه یا ناهشیار هستند، حضور یک درمانگر و شناخت خود با راهنمایی او، بهترین انتخاب ممکن است. در مطلب معرفی 21 کتاب فرزندپروری، درباره بهترین کتابهای روشهای تربیتی والدین صحبت کردهایم که میتوانید با مطالعه آنها، شناخت نسبی از شرایط خود پیدا کنید.
سخن پایانی
مجموعهای از رفتارهای آسیبرسان در ارتباط والد با فرزندان، از آنها والدین سمی میسازد. عنوانی که روانشناسان، به والدینی با یک سری از مشخصات رفتاری اختصاص دادهاند. در این مطلب، به ۱۰ مورد از بارزترین خصوصیات والدین سمی اشاره کردیم. البته حتی وجود یکی از این موارد هم توان ایجاد انواع آسیبهای روحی و روانی در فرزندتان را دارد. مسلما رهایی از مشخصات والدین سمی کار راحتی نیست، اما محض رضای خدا و بهخاطر زندهماندن روحوروان فرزندتان، این علائم را شکست دهید. از خدمات روانشناسان بالینی و خانوادهدرمانگران هم برای غلبه سریعتر و موثرتر بر این خصوصیات کمک بگیرید و رابطه والد-فرزندیتان را سروسامان دهید. در مورد ارتباط والد-فرزندی، حتما نگاهی هم به مقالات برخورد درست والدین با فرزندان در سن بلوغ و راهنمای رفتار با دختر در سن بلوغ بیندازید.
سوالات متداول
- خانواده تاکسیک چیست؟
والدین گاهی بهصورت ناخواسته یا ناهشیار رفتارهای آسیبزایی را در ارتباط خود با فرزندان نشان میدهند. روانشناسان این افراد را والدین سمی مینامند و مولفههای متعددی برای شناخت آنها قائل شدهاند که در این مطلب درباره آنها توضیح دادیم. - تأثیر والدین سمی بر کودک چیست؟
والدین سمی قادر به مراقبت عاطفی، جسمی و روانشناختی سالم از فرزندان نیستند و در نتیجه، آنها دچار اختلالات روحی، روانی و گاهی مشکلات شخصیتی در ابعاد مختلف میشوند. - چگونه والدین سمی نباشیم؟
در قدم اول، مطالعه خودتان درباره سبکهای فرزندپروری را افزایش دهید و کتابهای معتبری که در این زمینه برای عموم نوشته شده است را مطالعه کنید. اگر به دلیل روابط سمی که با فرزندتان داشتهاید، ارتباط بین شما آسیب دیده است و فرزندتان دچار مشکلات روحی و رفتاری شده است، ترجیحا برای اصلاح مشکلات رفتاری خود و ریشهیابی علل آنها، به مشاور خانواده یا رواندرمانگر مراجعه کنید.